به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از تحلیل بازار؛ کارشناس بازارهای مالی درباره نحوه تحلیل در بازار فارکس توضیحاتی را ارائه کرد.
در گفتگوی تفصیلی با آسو اشنویی معامله گر و تحلیلگر بازار فارکس و انس جهانی به ویژگی ترید پرداختیم:
*یک تریدر موفق در بازار فارکس باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
ابتدا باید بررسی کرد که بازار فارکس چیست. بازار فارکس، بزرگترین بازار مالی نیاست و همانگونه که از نام آن پیداست، بزرگان سرمایه دنیا در آن حضور دارند و به همین دلیل، ترید کردن و افزایش سرمایه در آن سخت است و همین مسئله سبب شده است بالای ۹۰ درصد افرادی که وارد بازار مالی سنگینی میشوند، متضرر باشند و درصد خیلی کمی بعد از چندین سال، سرمایه اصلی خود را خارج کنند بنابراین، اینکه یک تریدر و یا یک تحلیلگر میخواهد در این بازار باشد، باید چند اصل را داشته باشد.
تحلیلگری کمی سادهتر از تریدر بودن است چراکه وی مطالب را بررسی و ارائه میکند، ولی در نهایت، کسی که در این بازار استرس میکشد و هیجانات را در آن حس میکند و میتواند متضرر باشد، یک معاملهگر است. ما باید در بازار فارکس که مانند همه بازارهای کوچک شده دیگر است، حساستر و وسواسگونهتر نگاه کنیم. برخی از معاملهگران ادعا میکنند که با تحلیلهای تکنیکال و بنیادی سود خوبی به دست میآورند، اما این ادعا درست نیست. قبل از هر چیزی، معاملهگران باید تحلیل تکنیکال را به خوبی بلد باشند، در کنار آن مدیریت سرمایه و روانشناسی بازار را فرا بگیرند. این سه اصل، «لبه» نامیده میشوند و اگر آنها را با دایرههایی رسم کنیم که فضای مشترکی با یکدیگر داشته باشند، فضای مشترک بین این سه دایره، همان لبه معاملاتی است.
بین این سه اصل تحلیل تکنیکال بسیار مهم است چراکه شما با توجه به این نوع تحلیل میتوانید نقاط مورد نظر برای خرید و فروش را به دست آورید گرچه این کار به آسانی گفتن آن نیست و بسیار سخت است. حتما همه ما شنیدهایم که هر فردی که در این بازار بوده و یا در آن کار کرده است، واژه مدیریت سرمایه را شنیده است، اما به صورت ریز اگر بخواهیم در این باره حرف بزنیم، مدیریت سرمایه شامل چند بخش میشود که یکی از آنها شامل استراتژی معاملاتی میشود؛ اینکه ما بخواهیم با چه روش معاملاتی وارد یک معامله شویم، چگونه حجم معاملاتی خود را تعیین کنیم، حد ضررمان را کجا بگذاریم و ...، ما باید برای همه این مسائل یک سیستم معاملاتی تعیین کنیم و سیستم معاملاتی ما تحلیل تکنیکال است که سرمایهگذاران با توجه به آن سیستمی که قصد دارند در آن ترید کنند، آن را مورد آزمایش قرار دهند و این آزمایش به تریدرها خواهد گفت که این سیستم آیا آنها را متضرر خواهد کرد یا سود برای آنها رقم خواهد زد. این آزمایش تعداد معامله متضرر شده پشت سر هم، تعداد معاملات سودده، ریسکهای هفتهای و دیگر موارد را نشان خواهد داد.
نکته حائز اهمیت این است که برای هر سیستمی مشکلاتی پیش خواهد آمد و سیستم در مقطعی از بازار برای سرمایهگذاران ضرر به همراه خواهد داشت. اگر کسی که سیستم را پایهریزی کرده است، میتواند آن سیستم سرمایهگذاری را تغییرات کوچکی دهد که به موفقیت وی کمک کند.
*به نظر شما بهترین استراتژی سرمایهگذاری در بازار فارکس چیست؟
ما هیچوقت نمیتوانیم بگوییم که یک استراتژی سرمایهگذاری بهترین روش است. یک تحلیلگر خوب، تحلیلگری است که نسبت به بیشترین سیستمهای معاملاتی و استراتژیهای سرمایهگذاری آگاه باشد. به عنوان مثال، ما میتوانیم از پرایس اکشن استفاده کنیم، اما پرایساکشن هیچ سیگنالی برای سرمایهگذاری ندارد یا در کنار آن از روش الیوت استفاده میکنیم و باز هم میبینیم پاسخی نمیبینیم بنابراین، از اندیکاتورها استفاده میکنیم. اندیکاتورها هم به دروغهای بازار مشهور هستند چراکه اگر تحلیلگر یا تریدر هوشیار نباشد، این اندیکاتورها میتوانند فریبشان بدهند بنابراین، نمیتوان گفت بهترین سیستم، یک سیستم منحصر به فرد است.
بنا بر تجربه شخصی خودم که بیشترین سیستمها را امتحان کردهام، میتوانم بگویم که اندیکاتور ایچیموتو میتواند به سرمایهگذارانی که صرفا تکنیکالیست هستند، کمک کند. نکته مهمی که وجود دارد این است که ۹۰ درصد تحلیلگران داخلی حالت استاندارد چارت را بلد نیستند و نمیتوانند مقیاس درست را به دست آورند و نکتهای که در استفاده از الگوها بسیار مهم است، حالت استاندارد چارت است.
*منظورتان از حالت استاندارد چیست؟
نموداری که ما از آن در معاملات فارکس استفاده میکنیم، زوم و آنزوم میشود که کشیدگی دارد و در همه این موارد، میتوان یک الگو را به دست آورد و متأسفانه، بیشتر تحلیلگران آن چیزی را که در چارت معاملاتی میخواهند میبینند؛ نه آن چیزی که واقعا چارت نشان میدهد چراکه نمیتوانند حالت استاندارد چارت را به دست آورند. این حالت استاندارد از فرمولهای ریاضی به دست میآید. اگر بخواهم شخصی چارت معاملات فارکس را از نظر تکنیکال بررسی کنم، از روش ایچیموکو استفاده میکنم که از زمان یک ثانیه تا هفتگی پاسخگوی تحلیل از بازار فارکس است.
*ترکیب ایچیموکو با کدام استراتژی بیشتر جوابگوست؟
ترکیب ایچیموکو با پرایس اکشن، ترکیب خوبی است که همراه با آن باید واگراییها مورد استفاده قرار گیرد مانند واگرایی مخفی که حالت بازگشتی دارد. روشهای زیادی وجود دارد که هر کسی میتواند با روحیات خود از آنها استفاده کند و در این میان، برخی از معاملهگران در بازار هستند که مدام علاقه به خرید و فروش هستند، اما برخی هم منتظر یک پوزیشن خوب هستند تا به جای سود یک و دو دلاری، به دنبال سودهای کلان هستند که ایچیموکو میتواند تمامی این سود و زیانها را پوشش دهد.
جیمز سیمونز، یکی از ریاضیدانان برجسته هاروارد به این نتیجه رسیده است که ریاضیات میتواند در این مدل معاملات کمک کند و دریافت که با تابعسازی و مشتقگیری و همچنین، زیرمجموعهها میتوان این کار را انجام داد که بهتر از تحلیل تکنیکال بتواند جوابگو باشد، اما ممکن است چندین روز و یا حتی چندین ماه صبر کرد تا یک سود چشمگیر از این روش به دست آورد.
*آیا نئوویوها بهترین ابزاری است که میتوان این روزها از آن استفاده کرد؟
هر کسی که ادعای بهترین بودن یک ابزار را در معاملات میکند، ممکن است نشانگر این باشد که چیزی از آن نمیداند زیرا اگر کسی به بازار واقف باشد، میداند که هیچ بهترینی وجود ندارد و این ابزار میتواند برای یک نفر بهترین باشد؛ نه برای دیگران.
*آیا حجم پول استفاده شده در انس بیشتر از سایر دیگر جفتارزهاست؟
این مقوله هم به سیستمها مربوط است که آزمایشهای پشتیبانی میتواند تعیین کند که آینده میتواند تا چه میزان شبیه به آن آزمایش باشد. وقتی جفتارزها نوسان میدهند، سود و زیان کمتری دارند و وقتی نوسان دارد، یک پیپ نوسان این جفتارز نسبت به انس سود و ضرر کمتری دارد و به همین دلیل، نمیتوان گفت که برای معامله حتما باید n دلار داشت چراکه همه این مسائل به میزان سود و ضرر آن بازمیگردد.
مشکلی که پولهای کوچک دارند، این است که راحتتر کال میشوند و ترید با آنها سختتر است. چون سودهای این نوع پولها کم است، معاملهگر وسوسه میشود تا بیشتر ریسک کند و نتواند سرمایه خود را مدیریت کند و ریسک بیشتر با از دست دادن پول برابر است. ۹۰ درصد مواقع پول بیشتری از معاملهگران گرفته میشود، اما گاهی اوقات میتوان ریسک را بالا برد.
وقتی یک سیستم موجود است که دراو داون آن عدد بزرگی نیست، و تعداد معاملاتی که ضررده میشوند به صورت متوالی زیاد نیست، در این مواقع میتوانیم ریسک را بالا ببریم و همیشه به این صورت نیست که ریسک بالاتر منجر به ضرر بیشتر شود.
*راهکار شما برای افرادی که ضرر آنها بیشتر از سودشان است، چیست؟
وقتی ما وارد یک ترید میشویم، سه گزینه داریم که حتما باید رعایت شوند: حد ضرر، حد سود و حد زمانی. وقتی شما وارد یک ترید میشوید، با توجه به ریسک و ریواردی که در نظر گرفتهاید، تصمیمگیری کنید. به عنوان مثال وقتی انس را با هزار و ۸۰۰ دلار خریداری میکنید، برای چه عددی آن را خریداری میکنید و حد ضرر آن چه عددی است؟ به عنوان مثال حد سود آن را هزار و ۸۰۲ میگذاریم وحد ضرر آن را هزار و ۷۹۹ میگذاریم. زمانی که این ترید به میزان ضرر در نظر گرفته رسید، شما باید از آن خارج شوید. حد ضرر مهمترین دوست یک تریدر است و اگر این دوست را در بازار نداشته باشیم، نابود خواهیم شد.
معاملهگران قرار نیست بعد از یک ضرر با بازار فارکس خداحافظی کنند و به معامله خواهند پرداخت بنابراین، صبر کردن برای جبران شدن ضرر جایز نیست. البته، هیچ تریدی به ترید دیگر ربطی ندارد و نمیتوان هر ضرر را با تریدهای بعدی جبران کرد. میزان سود ما در آینده برآیندی است که به دست میآوریم.
*کسانی که با پول کم وارد بازار فارکس میشوند، تا چند دلار ضرر با مشکل مواجه نخواهند شد؟
وقتی ما وارد یک میزان ریسک میشویم، میزان ریسک و ریوارد در نظر گرفته شده را برای تعداد معاملاتی مشخص در نظر میگیریم. وقتی ما این کار را میکنیم، یکی از مزایای آن این است که میزان مشخصی سرمایه گذاشتهایم و قرار نیست بیشتر از آن میزان ضرر کنیم و مزیت بعدی آن این است که ما مدیریت سرمایه درستی برای بازدهی داشتهایم. این مدیریت سرمایه سبب میشود سرمایهگذاران در هر معامله ریسک خود را خیلی پایین بیاورند و اگر آن معامله ضرر داشت، در معامله بعدی میتوان آن ضرر را جبران کرد.
به عنوان مثال، ما ۵۰ دلار را در ۲۰ معامله تقسیم میکنیم که در هر معامله حدود ۲.۵ دلار ضرر میکنیم بنابراین برای جبران ضررها تقریبا باید ۳.۵ دلار سود کنیم و زمانی که نزدیک به حد ضرر هستیم، میتوانیم حجم بیشتری را بگذاریمف اما وقتی ۲.۵ دلار با حد ضرر فاصله داریم، نمیتوانیم کاری از پیش ببریم یعنی یک واحد را میتوان معامله کرد، اما هنگامی که فاصله با حد ضرر بسیار کم است، تعداد واحدهای بیشتری میتوان معامله کرد. در این روش حد ضرر مشخص است و معاملهگر با توجه به فاصلهای که تا حد ضرر دارد، میتواند حجم را مچ کرد.
*آیا باید بعد از اینکه دقیقا به حد ضرر رسیدیم، معاملات خود را ببندیم؟
در اینجا توصیه به بستن معاملات نمیشود چون هم حد ضرر و هم حد سود داریم، وقتی به عنوان مثال حد ضرر من نیم دلار و حد سود من یک یا سه دلار است، ترجیح میدهم حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد تریدم را ببندم ۲۰ درصد باقی برای حد سود باقی بماند و ایرادی ندارد.
*یک نوع استراتژی وجود دارد که در کف و سقفهای قله خرید و فروش میکند و در این استراتژی بالای خط روند کیجون و تنکان قرار بگیرد. آیا در این روش بازار صعودی میشود؟
اگر روند بالای تنکان و یا بالای چیکو قرار بگیرد، صعودی میشود اما این استراتژی برای تشخیص روند استفاده میشود و نمیتوان از آن سیگنال گرفت. برای تشخیص سیگنال در اندیکاتور ایچیموکو راههای دیگری وجود دارد.
*چند راه از راههای دریافت سیگنال توسط اندیکاتور ایچیموکو چیست؟
وقتی بتوان تشخیص داد که ارزها در این روش به کدام سمت حرکت میکند، میتوان سیگنالهای به موقع دریافت کرد.
همه اندیکاتورها با کندلها حرکت میکنند و پرایس اکشن هم یک نوع بررسی قیمتی است؛ به عبارت دیگر، همه چیز با قیمت پیشبینی میشود چراکه همه چیز در قیمتها خلاصه میشود پس تنها دانستن قیمت کافی است، اما اندیکاتورها بررسی را برای ما راحتتر میکنند و اندیکاتورها میتوانند مشخص کنند که یک سهم قرار است به کجا حرکت کند. داو هم گفته است قیمتها تا زمانی که اخطار قطعی برگشت دریافت نکنند، به مسیر خودشان ادامه میدهند و با توجه به همین اصل، ما دنبال اخطارها در بازار هستیم.
*به نظر ترکیب خط روند کانال در ایچیموکو و پرایس اکشن ترکیب خوبی است؟
خط روند مهمترین جزو تحلیل است که نشاندهنده روند است.
*برای خرید و فروش آبشده جهانی راهکارها چیست؟
آبشده طلای عیار ۱۷ یا ۷۰۵ است که مختص ایران است و بین خود طلافروشان مرسوم است و چند سالی است که مردم عادی هم وارد این بازار شدهاند و آن را به عنوان پسانداز و یا سرمایه، معامله میکنند. اخیرا، این مسئله هم قانونی شده است و هر کسی میتواند آبشده طلا را خرید و فروش کند. به تازگی خبرهایی منتشر شده است که به طلافروشان اجازه داده میشود تا این کالا از طریق سایتهای اینترنتی در دسترس افراد قرار گیرد، اما کسی که این کار را انجام میدهد، طلا را برای ترید کردن معامله میکند؛ نه به منظور سرمایهگذاری.
*قیمت طلای داخلی را در سالهای آینده چگونه پیشبینی میکنید؟
بهتر است طلای داخلی را پیشبینی نکنیم چراکه این کالا متأثر از برخی فعالیتهای سیاسی است که در حال حاضر هم قرار نیست پایینتر بیاید. طلای داخلی ما دو عامل دارد که یکی دلار و دیگری انس طلای جهانی است، اما انس جهانی کمی متفاوت است و میتواند سقف قبلی خودش را بزند و از جهتی کف ۵۴۰ را دارد که در سالهای آینده میتواند به میزان زیادی رشد قیمت داشته باشد و تا ۲ هزار و ۵۰۰ دلار و تا ۴ هزار دلار میتواند صعود داشته باشد.
*طلای جهانی بیشتر تابع چه مسائلی است؟
طلای جهانی بیشتر تابع اقتصاد آمریکاست چون بزرگترین حامی آن بانک فدرال رزرو آمریکاست؛ البته، این کالا تابع بسیاری مسائل دیگر از جمله جنگ نیز هست چراکه یک کالای امن محسوب میشود و اوضاع جهانی اگر به سمتی کشیده شود که جنگی در آن اتفاق بیفتد و یا باعث شیوع بیماری جدیدی باشد، میتواند قیمت انس را تا حد زیادی بالا ببرد.
*تفاوت تحلیل فاندامنتال و اخبار چیست؟
تحلیل فاندامنتال، تحلیل بنیادی است، اما اخبار متفاوت است. اخبار همیشه روی همه بازارها تأثیر میگذارند و اگر کسی بتواند اخبار را پیشبینی کند، میتواند از اخبار هم استفاده کند، اما اگر ما به سرعت قبلی خودمان بازگردیم بازار بازاری است که بزرگان جهان در آن حضور دارند و ای بزرگان بازار قبل از اینکه اخبار منتشر شوند، معامله خود را انجام میدهند. به نظر من، تحلیلگری که به اخبار توجهی نداشته باشد و از سه عامل حد سود، حد ضرر و حد زمانی را انظیم کند، در زمان پخش اخبار هم ضرر نمیکند. کسی که حد ضرر نداشته باشد، در زمان پخش اخبار بیشترین ضرر را میبیند.
اخبار باعث ایجاد هیجانات در بازار میشود و در زمان این هیجانات هم سود و هم ضرر کردهایم، اما ۹۰ درصد از معاملهگران در زمان هیجان ضرر کردهایم.
اخبار اغلب مواقع پیشخور میشوند. کسانی که میتوانند اخبار را تحلیل کنند، تأثیراتی را روی چارت میبینند و در نهایت با توجه به چارت به معامله میپردازند و با اخبار این کار را انجام نمیدهند. معمولا، اخبار پشت قیمت است، اما دلیل اینکه خیلی به این اخبار توجه میشود و تحلیل تکنیکال نادیده گرفته میشود، این است که معاملهگران نمیدانند چگونه تکنیکال تحلیل کنند.
نظر شما